شیــل

یادداشت‌های حسن علیزاده شیل‌سر

تو اگر دوست می‌خواهی مرا اهلی کن

خاطرم هست تابستان که می‌شد، کوچه‌ها و محله‌ها پر بود از سروصدای بچه‌ها. بازی‌های جور و واجور، از هفت سنگ گرفته تا وسطی و لِی لِی، گل کوچیک که جای خود داشت. لذت خرید دوچرخه‌ی نو و «تیمار» هر روزه‌اش هم‌زمان می‌شد با دیدن سریال‌هایی چون سیلاس و مشکی؛ ولی امروزه روز چه؟ کرونا بهانه‌ای شد تا کودکان‌مان را بیش از پیش به خانه‌نشینی‌ها عادت دهیم. ترس از عدم امنیتی را که در بزرگ‌سالی نصیب‌مان شده بود، به دوش نحیف فرزندان‌مان انداختیم تا به خیال خود به مانند ما «عقب نمانند»! می‌خواستیم کودکانی تحویل جامعه بدهیم که پیش از زمان خودشان فکر کنند و بزرگ رفتار کنند، ما فکر بزرگ را با ترس و رفتار درست را با نگرانی‌ها قاطی کردیم و معجونی ساختیم که دستاوردش شده خمودگی، افسردگی و البته بی‌تجربگی کودکان‌مان.

  • ۱ نظر
    • جمعه ۱ بهمن ۱۴۰۰

    من و لاکتابی‌هایم

    امروز نگاهم رفت به تکه کاغذهایی که به‌عنوان نشانگر یا همان لاکتابی از آن‌ها استفاده می‌کنم. نگاه‌شان می‌کردم و در ذهنم می‌آمد که هر کدام‌شان لای چه صفحاتی نشستند و از چه کتاب‌هایی سر در آوردند. حس نوستالژیکی به من دست داد، درش غم بود؟ شاید. شاید به این خاطر که از خودم می‌پرسیدم دستاوردم از این همه خواندن‌ها چه بوده؟ منظورم همان دودوتا چارتا کردن‌ها و چرتکه انداختن‌های روزمره است. نمی‌خواهم درمورد ارزش مطالعه و سواد در وضع و حال فعلی کشورمان صحبت کنم. حوصله‌ی چندانی هم برای این حرف‌ها نیست، به قولی «کان را که خبر شد خبری باز نیامد».

    هر کدامِ این نشانگرها عمری چندساله دارند، یکی‌شان از برگه‌ی آزمون دانشجویی جدا شده و دیگری شاید طرحی بوده از یک نقاشی. لای چه کتاب‌ها و مجله‌هایی که نرفتند و بیرون نیامدند. گاهی تاریخ بود و گاه حقوق، داستان و شعر تا دلت بخواهد. اینکه این تکه کاغذها چه بودند و از کجا آمدند مهم نیست، مهم این است که هر کدام‌شان هویت نویی یافتند، هویتی برآمده از یک نیاز، نیاز به دانستن بیشتر.

  • ۰ نظر
    • جمعه ۲۴ دی ۱۴۰۰

    فقط و فقط قتل‌های در آپارتمان

    با وقوع مرگی مشکوک به خودکشی در یک آپارتمان مسکونی، سه نفر از اعضای آپارتمان به گمان اینکه قتلی رخ داده، در پی جست‌وجوی سرنخ‌ها برای یافتن قاتل برمی‌آیند. این سه نفر شامل دو مرد مسن و یک دختر جوانْ می‌خواهند تحقیقات‌شان را در قالب پادکست به گوش دیگران برسانند، نام این مجموعه پادکست را هم «فقط قتل‌های در آپارتمان» می‌گذارند؛ البته در شروعِ کارْ پادکست‌شان دنبال کننده‌ی چندانی ندارد، نهایت ده پانزده نفر، نه بیشتر!

  • ۱ نظر
    • سه شنبه ۷ دی ۱۴۰۰

    نگاهی به فیلم شکار

    لوکاسْ معلم مهدکودکی که عاشق کودکان است، به ناگاه با اتهام آزار جنسی مواجه می‌شود. اتهامی برآمده از یک دروغ! کلارا همان دختربچه‌ای که این اتهام را به لوکاس نسبت داده، از وضعیت خانوادگی مناسبی برخوردار نیست. پدر و مادری درگیر در مشاجره‌های هر از گاهی و برادر ابلهی که تصویر آلت مردانه را در فیلمی مستهجن به خواهرش نشان می‌دهد. تئو پدر کلارا از دوستان صمیمی لوکاس است و به قول خودش با یک نگاه به چشمش می‌فهمد که راست می‌گوید یا دروغ! کلارا در عالم کودکانه‌اش عاشق لوکاس می‌شود ولی زمانی که این ابراز علاقه با پاسخ متقابل مورد انتظارش همراه نمی‌شود، تخیل شرور کودکانه وارد عمل شده و خط بطلانی می‌زند بر این نظر که «حرف راست را باید از کودک شنید!»

    «نخستین سنگ بنا در ایجاد جوامع انسانی، ارزش‌های اجتماعی هستندکه با پشتیبانی وجدان عمومی، حافظ ساختار و شاکله‌ی هر جامعه می‌باشند.» (کافی انارکی، ۱۳۹۵: ۲۵) اما این ارزش‌ها خود امور برساخته‌ای هستند که در نبود ناظر قدرتمند بی‌طرف، به راحتی می‌توانند به فساد کشیده شوند. پیش‌تر در یادداشتی از فیلم «روبان سفید» نوشته بودم، آن‌جا که کودکان نه‌تنها دروغ می‌گفتند بلکه دست به فجیع‌ترین جنایات هم می‌زدند ولی فصل مشترک شکار و روبان سفید، نوع برخورد جامعه با حقیقت است. جامعه نمی‌خواهد از ارزش‌های خودساخته‌ای که با هویتش عجین شده، دست بکشد. این هویت نه برآمده از عدالت بلکه ناشی از حصار ترسی است آغشته به دروغ؛ دروغ‌هایی که طی زمان مستحکم‌تر هم شده‌اند.

  • ۰ نظر
    • پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۰

    چرا به طب سنتی اعتقاد ندارم؟

    چندی پیش از تصمیم غلط استیو جابز می‌خواندم و تأخیر غیرقابل جبرانی که در جریان درمانش رخ داد. (اینجا) پس از آن تصمیم گرفتم تا در یادداشتی کوتاه به ایرادات وارد بر روش‌های درمانی جایگزین بپردازم. طب سنتی، طب ایرانی، طب اسلامی، نام‌های گوناگونی برایش ذکر کرده‌اند ولی در ماهیت یکی است و در این متن به علت رواج بیشتر از همان عنوان «طب سنتی» استفاده می‌کنم. دلایلی که در این یادداشت عنوان می‌کنم صرفا ناشی از تجربه و درک شخصی بوده و به هیچ عنوان ادعای دارا بودن داده‌های پژوهشی ندارد.

  • ۱ نظر
    • پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۰

    آزادی در عصر ناصری

    جایگاه شعر و تصنیف در زبان فارسی محدود به ادبیات نبوده بلکه با مروری بر تحولات ایران معاصر می‌توان به نقش تأثیرگذار آن در تحولات اجتماعی و سیاسی همچون نهضت بیداری ایرانیان و انقلاب مشروطه پی برد. نام‌های بزرگی را می‌توان در این بین برشمرد، از عارف و میرزاده عشقی گرفته تا بهار و ایرج و دیگران. دلبستگی ایرانیان به شعر بدان حد بوده که می‌شد در حضور مستبدترین حاکمان هم، نسبت به وضع موجود یا اشخاصی، زبان به نقد و اعتراض گشود؛ از آن جمله است در روایتی که از کنت دوبوگینو‌۱ از عصر ناصرالدین شاه به دست‌مان رسیده است:

  • ۲ نظر
    • پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۰

    جهان هم نگردد ز شیران تهی

    این روزها چشمان نگران بسیاری به افغانستان است. آنجا که طالب‌ها پس از بیست سال وحشت‌افکنی و ترور، دوباره بر سریر قدرت نشسته و با خیالی آسوده از نبود رقیب قدرقدرتی، پیام صلح و خویشتنداری سر می‌دهند! همانانی که با حمله به بیمارستان‌ها، مساجد، مدارس و دانشگاه‌ها، نه حرمت خون هم‌وطن نگاه داشتند و نه به کودکان و دانش‌آموزان رحم کردند. باید هم این‌گونه در کناری بنشینند و به ریش دیگران بخندند، به هر حال به پشتوانه‌ی دشمن قسم خورده‌شان امریکا، پشت میز مذاکره نشستند، وجهه‌ای و مشروعیتی برای خود دست‌وپا کردند؛ و اکنون از همان اتاق رییس‌جمهور فراری، مقابل دوربین خبرگزاری‌ها، غنایم به جا مانده از خروج آمریکایی‌ها را شماره می‌کنند و به جهانیان می‌گویند: «نگران نباشید، ما فرق کرده‌ایم»!

  • ۰ نظر
    • جمعه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰

    هم‌دلی از هم‌زبونی بهتره

    خیلی سال پیش بود که سریال تلویزیونی «روزگار جوانی» به خاطر نو بودن سوژه و پرداختنش به زندگی مجردی تعدادی دانشجو، طرفداران بسیاری پیدا کرده بود. خاطرم هست از موسیقی و ترانه‌ی تیتراژ آخر سریال هم خیلی خوشم می‌آمد. به‌ویژه آن‌جایی که می‌گفت: «هم‌زبونی‌ها اگه شیرین‌تره ... هم‌دلی از هم‌زبونی بهتره». امروز که فیلم تحسین‌شده‌ی کودا Coda را دیدم یاد این قسمت از تیتراژ روزگار جوانی افتادم.

    کودا ساخته‌ی شان هدر Sian Heder بازسازی فاخری است از فیلمی فرانسوی با نام La Famille Bélier محصول سال ۲۰۱۴ میلادی. کودا داستان زندگی خانواده‌ای است که درش پدر، مادر و پسر خانواده، همگی ناشنوا هستند و تنها روبی، دختر هفده ساله‌ی این خانواده است که از قدرت تکلم برخوردار است. این مسأله باعث شده تا روبی احساس کند که بار مسئولیتی بر دوشش است که همواره باید به‌عنوان مترجم در کنار دیگر اعضای خانواده حضور داشته باشد، و هم اینکه احساس کند میان خانوده به اصطلاح «تک افتاده» و شاید در نبودش اوضاع بقیه بهتر می‌بود!

  • ۱ نظر
    • شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۰

    آیا ملت و دولت هویت یکسانی دارند؟

    محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه، یک‌شنبه‌شب در نشستی که در شبکه اجتماعی کلاب‌هاوس برای تقدیر از عملکرد و بررسی کارنامه‌ی هشت ساله‌اش برگزار شد، پیرامون عملکرد خود و همکارانش در دولت، مذاکرات هسته‌ای، ماجرای فایل صوتی افشاشده از او و رویکرد کلی سیاست خارجی ایران به گفت‌وگو پرداخت. دکتر ظریف در این نشست با بیان اینکه: «تفکرات ما بر اساس پارادایم‌های بی‌معنا‌ست و باید در راه رفع این پارادایم‌ها و گسترش نگرش‌های جدید کوشش کنیم»، گفت: «به‌جای تقدیر از افراد باید کاری کنیم که راه آینده‌ی کشور و راه فکرکردن برای حفظ و تحقق مصالح کشور بازتر شود. باید چشم‌هایمان را بشوییم و بدانیم همه‌ی ما در دنیا در یک کشتی نشسته‌ایم».

    غرض از این نوشتار، وام گرفتن جمله‌ای است از ایشان بدین مضمون که: «فاصله‌ای میان ایران و جمهوری اسلامی نمی‌بینم.»

    آیا به راستی میان مردم در لباس ملت و نهادی حقوقی با نام دولت، تفاوتی نیست؟ ایا ملت‌ها و دولت‌هایشان، هویتی یکسان در عرصه‌ی بین‌الملل دارند؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها مطالبی را از کتاب «سیر عقل در منظومه‌ی حقوق بین‌الملل» اثر استاد هدایت‌الله فلسفی، (فرهنگ نشر نو، ۱۳۹۶) بازنشر می‌کنم:

  • ۰ نظر
    • سه شنبه ۹ شهریور ۱۴۰۰

    چگونه ادبیات جهان را بخوانیم

    اخیرا سعی می‌کنم در مطالعاتم تأمل و حتی وسواس بیشتری به خرج دهم. بدین معنا که هر چیزی نمی‌خوانم و اگر بفهمم ارزش خواندن ندارد، به راحتی کنارش می‌گذارم. در کنار این وسواس، دنبال کردن ارتباط محتوایی میان آثار گوناگون، لذت خوانش نخست از یک اثر را چند برابر می‌کند. خواندن میان انبوهی از منابع مطالعاتیْ نیازمند دانش و آگاهی لازم نسبت به آن حوزه‌ی مطالعاتی است. مشغله‌های زندگی، محدودیت‌هایی پیرامون زمانی را که برای مطالعه اختصاص می‌دهیم، قرار می‌دهند. به‌عنوان نمونه فرض کنید علاقمند به خواندن رمان هستید، برای انتخاب رمانی که ارزش مطالعه و وقتی که بدان اختصاص می‌دهید را داشته باشد، نیازمند چه اطلاعاتی هستید؟

  • ۰ نظر
    • شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۰