خیلی سال پیش بود که سریال تلویزیونی «روزگار جوانی» به خاطر نو بودن سوژه و پرداختنش به زندگی مجردی تعدادی دانشجو، طرفداران بسیاری پیدا کرده بود. خاطرم هست از موسیقی و ترانه‌ی تیتراژ آخر سریال هم خیلی خوشم می‌آمد. به‌ویژه آن‌جایی که می‌گفت: «هم‌زبونی‌ها اگه شیرین‌تره ... هم‌دلی از هم‌زبونی بهتره». امروز که فیلم تحسین‌شده‌ی کودا Coda را دیدم یاد این قسمت از تیتراژ روزگار جوانی افتادم.

کودا ساخته‌ی شان هدر Sian Heder بازسازی فاخری است از فیلمی فرانسوی با نام La Famille Bélier محصول سال ۲۰۱۴ میلادی. کودا داستان زندگی خانواده‌ای است که درش پدر، مادر و پسر خانواده، همگی ناشنوا هستند و تنها روبی، دختر هفده ساله‌ی این خانواده است که از قدرت تکلم برخوردار است. این مسأله باعث شده تا روبی احساس کند که بار مسئولیتی بر دوشش است که همواره باید به‌عنوان مترجم در کنار دیگر اعضای خانواده حضور داشته باشد، و هم اینکه احساس کند میان خانوده به اصطلاح «تک افتاده» و شاید در نبودش اوضاع بقیه بهتر می‌بود!

خانواده‌ی روبی از قدیم به ماهیگیری اشتغال داشته‌اند و اکنون هم پدر و پسر همراه با روبی با قایقی که تنها سرمایه‌ی زندگی‌شان است از همین راه امرار معاش می‌کنند؛ ولی چه می‌شود اگر یک روز روبی همراه پدر و برادرش به دریا نرود؟ سفر تنهای دو ناشنوا به میان دریایی که هر لحظه امکان دارد پیش‌آمدی غیرمنتظره درش رخ دهد.

روبی به خوانندگی علاقه دارد و در عین حال که خجالت می‌کشد در حضور دیگران آواز بخواند، برای خودش آینده‌ای در هنر متصور است اما نیاز و وابستگی خانواده به حضور همیشگی روبی در کنارشان، مانع بزرگی پیش پای او برای پی گرفتن آرزویش قرار داده است.

فیلم کودا خوش‌ساخت است، داستان قشنگ و دلنشینی دارد، به موضوعی می‌پردازد که شاید خیلی‌ها حتی یک‌بار هم به آن فکر نکرده باشند، مشکلات یک خانواده‌ی ناشنوا در اجتماع و ارتباطات. دیدن این فیلم زیبا به‌ویژه حالا که بازی‌های پارالمپیک هم در جریان است، می‌تواند اوقات زیبایی را برای‌تان رقم بزند و با صدای بی‌صدایی دوباره به همه‌ی ما گوش‌زد کند که: هم‌زبونی‌ها اگه شیرین‌تره ... هم‌دلی از هم‌زبونی بهتره.

...

پی‌نوشت: امتیاز من به این فیلم در وب‌سایت آی‌ام‌دی‌بی: ۸ از ۱۰