کاترین کبیر ملکه مقتدر روسیه در پاسخ دنی دیدرو فیلسوف فرانسوی بیان داشت:
«موسیو دیدروْ من با علاقهای وافر به هر چیزی که از ذهن درخشان شما نشئت گرفته گوش سپردهام؛ ولی از اصول والای شما -که به خوبی بدانها واقفم - کتابهای خوبی بر میآید و اقداماتی بد. در طرحهایی که شما برای اصلاحات دارید به تفاوت میان موقعیت من و شما توجه نشده است. شما روی کاغذ کار میکنید که هر چیزی را میپذیرد. هموار و نرم است و نه با تخیل شما مخالفتی میکند، نه با قلمتان. من شهبانویی بینوا، روی پوست انسانها کار میکنم که اندکی زودرنج است و حساس.»۱
برای نوشتن عنوان این یادداشت دچار تردید بودم. از آن تردیدهایی که وسواسگونه همراهتان میشود و نوعی مطلقگرایی را مثل خوره به جانتان میاندازد؛ باید اعتراف کنم یکی از همین تردیدها بود که سر آخر کارش را کرد تا عنوان ابتدایی یادداشتم را به همینی که هست تغییر دهم. عنوان اولیه یادداشتم این بود که: «این کتابها را نباید خواند» بعد دیدم گناه دگران را چرا بر دوش کتاب اندازیم! اتفاقا گهگداری باید این عناوین را هم خواند تا بتوانیم سره را از ناسره بهتر تشخیص دهیم.