چند ماهی می‌شود که خواننده وبلاگ سوداد هستم، نویسنده‌اش دانشجوی دکتری اخترفیزیک در هاروارد است که اصالت افغان دارد؛ بیشتر از روزمرگی‌ها می‌نویسد، گاهی هم از گذشته، نوشته‌هایی ساده و بی‌اغراق. امروز که پست جدیدش را می‌خواندم توجهم بیشتر معطوف نام سوداد شد؛ سوداد یعنی چه؟ جست‌وجویی در اینترنت کردم و به ریشه‌ی پرتغالی این واژه برخوردمدر ویکی پدیای فارسی راجع به معنی سوداد نوشته شده: «واژه‌ی عمیقی در فرهنگ و زبان پرتغالی است و به معنای نوعی حالت روحی و حس نوستالژی، اندوه، دل‌تنگی و دل‌گرفتگی از نبودن فرد یا متعلقی که دیگر احتمالاً هیچ‌گاه برنخواهد گشت. یک نوع اندوه و آسودگی خاطر توأمان به‌جهت مطمئن شدن از هیچ وقت بازنگشتن فرد» و در ادامه نوشته شده: «پرتغالی‌ها عقیده‌ دارند که درک عمق این واژه تنها برای افراد پرتغالی‌زبان مقدور است. به همین دلیل اغلب در سایر زبان‌ها، واژه‌ای معادل سوداد قرار نمی‌دهند و آن را به همان‌گونه می‌خوانند و می‌نویسند