همین اولِ کار باید بگم که حدود یک سال‌واندی میشه که از ویندوز به گنو/لینوکس مهاجرت کردم و از این بابت هم خیلی خوشحالم. درواقع هر بار که درِ لپ‌تاپم رو باز می‌کنم و دکمه‌ی پاورش رو می‌زنم، تو دلم یه خداروشکری هم می‌گم که دیگه نباید از بابت کند بودن، سنگینی و از همه بدتر صدای بالای فن لپ‌تاپ اعصابم خرد بشه! گمونم فن لپ‌تاپ هم از این کارم خیلی خوشحال شده باشه :)

هیچ شناختی از دنیای توزیع‌های مختلف لینوکسی نداشتم (می‌دونم که نام درستش گنو/لینوکسه ولی خب هم به‌خاطر راحتی نوشتار و هم اینکه دیگه مصطلح شده، فقط از واژه‌ی لینوکس استفاده می‌کنم؛ و البته با احترام به جناب ریچارد استالمن بزرگ)


پنگوئنِ تاکس، نماد هسته لینوکس

داشتم می‌گفتم که از کندی ویندوز ده و به «هر ساز مایکروسافتْ رقصیدن» خسته شده بودم. اینکه با هر آپدیتش مشکلات بیشتری به ویندوز اضافه می‌شد و هیچ بوی بهبودی هم ز اوضاعش نمی‌شنیدم! در کنار این‌ها اجبار به استفاده از فیلترشکن و عذاب وجدان نصب نسخه‌ی کرکی نرم‌افزارها و از کار افتادن‌های هر از گاهی‌شون هم مزید بر علت شده بود. (این رو هم باید بگم که همیشه استفاده از برنامه‌های رایگان ویندوزی که نیازی به کرک نداشته باشن، برام در اولویت بود، از جمله اون اواخر آنتی ویروس پاندا دوم؛ ولی برای همه‌ی برنامه‌ها چنین امکانی نبود و اینکه معمولا کارایی چنین برنامه‌هایی از نسخه‌های غیررایگانش کم‌تره.)

خسته از ویندوز، رهسپار لینوکس

برای مهاجرت از ویندوز، شناخت مناسبی نسبت به توزیع‌های گوناگون لینوکس نداشتم؛ ولی به قول حضرت سعدی: «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». شروع کردم به جست‌وجو در گوگل (همون سرچ خودمون!) بیشترین عبارتی که سرچ می‌کردم این عبارت بود:

the best Linux distro for desktop

و یا این یکی:

the best Linux distro for laptops

و البته یه ۲۰۱۹ هم تنگش می‌زدم تا جدیدترین نتایج رو ببینم! معمولا نسخه‌های مشابهی رو معرفی می‌کردن، از اوبونتو گرفته تا آرچ لینوکس، فدورا، دبیان. برای منی که به شکل و قیافه‌ی سیستم عامل (و کلا هر چیزی) خیلی اهمیت می‌دم، گاهی هم می‌شد که این عبارت رو سرچ کنم: «the most beautiful Linux distro»

و البته یه ۲۰۱۹ هم آخرش! (می‌دونم که الان باید صورتم شطرنجی باشه!)

بعد از مدتی جست‌وجوی این شکلی و مطالعه یه سری از پست‌های آموزشی (از جمله در سایت خوب فرادرس) ، فهمیدم که نوع نگاهم رو باید عوض کنم. اولین چیزی که یاد گرفتم این بود که اصولا اصطلاح «میز کار» در لینوکس اهمیت چندانی نداره، نه اینکه مهم نباشه؛ بلکه نباید مبنای تصمیم‌گیری قرار بگیره. با میزکارهای مختلفی آشنا شدم؛ از گنوم گرفته تا KDE، Cinnamon و XFCE. خیلی از مشخصاتشون رو تو این سایت و اون سایت خوندم تا اینکه به این پست خوب از جناب امیرصمیمی برخوردم و فهمیدم که اصولا نباید روی میز کار وقت صرف کنم و معیار انتخابم اگر مثلا کارایی سیستم باشه، با توجه به توزیعی که از بین لینوکس‌های متفاوت می‌تونم انتخاب کنم، امکان طراحی یا حتی سوییچ کردن به هر میز کاری هم فراهم هست.

elementary OS

من از elementary OS شروع کردم! دلیلش چی بود؟ قشنگی سیستم و شباهتش به سیستم عامل اپل! فکر نمی‌کنم که بیشتر از یک روز دووم آوردم، سیستم اصلا پایداری خوبی نداشت و المان‌های زیبایی‌شناسی‌شم واقعا سطح بالایی نداشتن (هنوزم نمی‌دونم که چرا ازش به‌عنوان زیباترین توزیع لینوکس یاد می‌کردن؛ البته شاید الان بهتر شده باشه)

توزیع بعدی که نصب کردم Deepin بود. دلیل انتخابشم تداوم و پایداری رشدش در سایت DistroWatch و البته باز هم زیبایی خاصی که ازش در تصاویر دیده بودم و واقعا هم همین‌طور بود؛ ولی بعد از یه مدت کار باهاش به ایراداتی برخوردم از جمله هنگ کردن و یا حتی بالا نیومدن سیستم. بعد از دیپین به manjaro مهاجرت کردم! چرا مانجارو؟ اونم چون تو همون سایت DistroWatch، رتبه‌ی اول رو طی ماه‌ها داشت و البته تعریف و تمجیدهایی که همه جا ازش می‌شد.

Manjaro Gnome

اصولا به شمایی که احیانا مثل خودم تازه دارید با دنیای لینوکس آشنا می‌شید باید عرض کنم که همه جا از آرچ تعریف می‌شه؛ پشت‌بندشم میان می‌گن که خب استفاده از آرچ سخته، پس چه خوب که هم آرچ رو داشته باشیم و هم اینکه راحت باهاش کار کنیم؛ بنابراین لینوکس مانجارو رو پیشنهاد می‌دن! با مانجارو نزدیک دو ماهی کار کردم، مهم‌ترین دلیلم برای رخت بر بستن ازش! این بود که تقریبا هفته‌ای یک بار آپدیت‌های سنگینی دریافت می‌کرد، اونم آپدیت‌هایی که اصلا نمی‌دونستم به دردم می‌خورن یا نه! تا اینکه بعد از یکی از همین آپدیت‌ها دیگه سیستم بالا نیومد! با گوشیم فروم‌ها (تالارهای گفت‌وگوی) مانجارو رو نگاه کردم، فهمیدم خیلی‌های دیگه هم همین مشکل رو داشتن و در پی رفعش بودن.

همین‌جا باید عرض کنم از دلایلی که باعث شد در مانجارو دو ماهِ تموم بمونم، فضای گرم و دوستانه‌ی فروم‌هاش بود. اینکه من مشکلی دارم، یادداشت می‌ذارم و خیلی زود دوستانی از سرتاسر دنیا، با حسن‌نیت و حوصله می‌خوان که مشکلم حل بشه، حس خوبی رو منتقل می‌کنه. کاش من هم سواد کافی داشتم تا فقط پرسشگر نبودم و به حل مشکلات دیگرون کمک می‌کردم.

خلاصه اینکه از فکر مانجارو و «اِفه»ی آرچ لینوکسی در اومدم، پسر خوبی شدم، حرف دوستانی که باتجربه‌تر بودن رو گوش کردم و انصافا هم دیدم که راست می‌گن. اینکه از اوبونتو شروع کنم و «دیر اومدی نخواه زود برو» نباشم! نسخه‌ی پایدار اوبونتو (نسخه 18.04 LTS) رو از سایتش نصب کردم و الان نزدیک دو سال می‌شه که هنوز دارم ازش استفاده می‌کنم.

با جست‌وجویی کوتاه در اینترنت می‌تونید بسیاری از مزیت‌های اوبونتو رو بخونید، از راحتی کار باهاش گرفته تا داشتن فروم‌های پویا و مخازن پر پیمون نرم‌افزاریش و خب برای من اینکه میز کارش رو به گنوم (به صورت پیش‌فرض) تغییر داده هم یکی دیگر از دلایل بود.

تصویری از دسکتاپ خودم :)

خیلی وقت بود که دوست داشتم از لینوکس و دنیای زیبای نرم‌افزارهای اوپن سورس بنویسم، امیدوارم فرصت کنم باز هم بنویسم. مایلم تجربه‌ام در استفاده از این نرم‌افزارها رو با شما در میون بذارم و به طور متقابل از تجارب شما هم بخونم.

ممنون که حوصله کردین و این مطلب رو خوندین


پی‌نوشت:

۱. برای آشنایی بیشتر با دنیای اوپن‌سورس و لینوکس، خوندن دو کتاب رو بهتون پیشنهاد می‌دم:

الف) کتاب اول با نام «فقط برای تفریح» به داستان چگونگی خلق هسته‌ی لینوکس از طرف جناب لینوس توروالدز می‌پردازه که جادی زحمت ترجمه‌اش رو کشیده. این کتاب رو می‌تونین از این آدرس مطالعه کنید. (هم آنلاین و هم آفلاین)

کتاب فقط برای تفریح

 

ب) و کتاب دوم هم با نام «لینوکس و زندگی» که باز هم از جادی میرمیرانی هست ولی هنوز تموم نشده. در معرفی کوتاهی از این کتاب این‌طور نوشته‌شده:

«این کتاب سعی می کنه به خواننده ایده‌هایی درمورد زندگی و لینوکس بده. چرا زندگی؟ چون لینوکس یک فلسفه است و براومده از یک جامعه و کسی که می خواد توش موفق باشه باید درک فلسفی سالمی از زندگی داشته باشه و از اون‌طرف کسی که در جامعه ماست و لینوکس رو درک کرده، خوبه در مورد زندگی هم دیدی شاد و موفق داشته باشه. اینه که زندگی کنار لینوکس قرار گرفته و خب مشخصه که وزن لینوکس در این کتاب بسیار بیشتر از زندگی است

۲. نکته‌ی دوم هم اینکه برای آشنای از صفر تا صد با لینوکس، می‌تونید سری هم به این لینک بزنید و از آموزش‌های تصویریش استفاده کنید. جناب امیرصمیمی در توضیح این ویدئوها این‌طور نوشته‌شده:

«اگر شما یک کاربر تازه‌کار هستید و دوست دارید به دنیای نرم‌افزار آزاد وارد بشید و با مفاهیمی مثل لینوکس و گنو/لینوکس و نرم‌افزار آزاد و نصب توزیع‌های لینوکسی آشنا بشید و هیچ پیش زمینه‌ای ندارید، سری ویدیو‌های لینوکس از کیلومتر صفر به شما کمک می‌کنه تا به هدفتون برسید. در این ویدیو‌ها همه چیز خلاصه ولی ابتدایی توضیح داده شده. پس نگران نباشید